قدرت یک برند شخصی با سه مؤلفه تمایز(Distinctive)، مرتبط بودن(Relevant) و سازگاری(Consistent) مشخص میشود. برند شخصی به اینکه افراد تا چه اندازه میتوانند تواناییها و ویژگیهای خود را بهخوبی شناسایی کنند، بستگی دارد. هنگامیکه فرد بزرگترین نقاط قوت خود را از دیگران متمایز کند، این تمایز او را بهیادماندنی خواهد ساخت. برند شخصی باید معرف باورهای فرد بوده و آنها را به سایرین منتقل کند، اما مرتبط بودن در یک برند شخصی مستلزم درک و اهمیت دادن به باور سایر افراد نیز میباشد. مؤلفه سازگار بودن برای یک برند، به افرادی اشاره دارد که کارهایی را بارها و بارها به شیوهای متمایز و مرتبط انجام میدهند، زمانی که برند شخصی سازگار باشد، افراد قادر به اعتماد به آن هستند چراکه بهطور مداوم به شیوهای خاص فعالیت و معاشرت میکنند. افراد میتوانند بدانند که چه چیز از صاحب برند انتظار داشته باشند. درواقع برند شخصی سازگار به افراد امکان میدهد که تداعیات ذهنی و احساساتشان را درباره دیگران، صرفنظر از جایی که با برند مواجه شدهاند، حفظ کنند.
همانطور که گفته شد، برندینگ شخصی همه آحاد یک جامعه را در بر می گیرد. فرقی نمی کند که شما یک پزشک جراح باشید و یا یک دبیر ریاضی کنکور؛ پرسنال برندینگ، بدون توجه به کسب و کار شما، باعث معرفی و شناخته تر شدن شما در زمینه دلخواهتان می شود.
اگر شما صاحب کسب و کار هستید، برای مثال اگر یک رستوران دارید و یا یک نصب کننده کفپوش هستید، باید برای رونق بیشتر کسب و کارتان، اقدام به برندسازی شخصی کنید و اگر کسب و کار ندارید و مثلا یک ورزشکار یا هنرمند هستید، پرسنال برندینگ به شهرت بیشتر شما کمک می کند.
یک برند شخصی موفق و قدرتمند، قدرت تأثیرگذاری بسیاری بر تصمیمات، خریدها و گرایش دیگران خواهد گذاشت: بهعنوانمثال، هنگام اندیشیدن در مورد یک پروژه یا فرصت که در آن فرد یکی از بیشمار داوطلبان است، نام فرد یکی از نخستین نامهایی است که به ذهن میرسد (اعطای جایگاه ذهنی برتر).
داشتن موقعیتی بهعنوان یک متخصص در یک قلمرو، به معنی افزایش نفوذ و اعتبار تصمیمات میباشد. یک برند شخصی قدرتمند افراد را تشویق میکند که فرد را در رأس قرار دهند. اعتبار یک برند شخصی میتواند ناشی از دستاوردها، جایگاه دانش یا حتی سبک شخصی باشد، همین اعتبارها به اعمال فرد وزن بیشتری داده و در معرض دید بودن او را افزایش میدهد. توانایی مجذوب ساختن و ایجاد یک هاله شخصی که افراد درست را جذب میکند، یکی از قدرتمندترین نیروهای برند سازی شخصی است.
یک برند شخصی که صداقت، دانش و هوش را منتقل کند، فروش را افزایش خواهد داد چراکه مشتری درک میکند که ارتباط با شخص، ارزش را افزایش میدهد. نام فرد بر روی یک پروژه یا محصول باعث میشود افراد آن را بشناسند و اعتبار و فرصتهایی را نیز در بر خواهد داشت.
یک برند شخصی میتواند فرد را بهعنوان بخشی از یک روش یا فناوری جذاب در کسبوکار قرار دهد. با ترکیب تمام موارد ذکرشده، یک برند شخصی میتواند موجب ترفیع فرد، افزایش فروش خدمات، یا افزایش ادراک از تخصص او شود بهطوریکه فرد بتواند پاداش بیشتری تقاضا کند. حال برای ایجاد برند شخصی در خود، ابتدا فهرستی از چشمانداز، رسالت و رؤیاهای خود تهیه نمایید.
ارزشها و تفاوتهایی که شمارا از سایرین متمایز و خاص میکند را در آن ذکر نمایید. سپس بیانیه برند شخصی خود را شامل بلندپروازی، اهداف برند، تخصص، ویژگیهای خدمات برتر و قلمرو فردی خود را تعریف و تنظیم نمایید. در مرحله سوم، بایستی یک برنامه کاری منسجم و متعادل بر مبنای بلندپروازی شخصی خود تهیه نمایید که قابل مدیریت و قابلاندازهگیری باشد. در مرحله آخر بایستی برنامه برند شخصی خویش را اجرا و ترویج نمایید. برند شخصی شما باید بهگونهای اثربخش، ایجاد و حفظ گردد.
در این جا قصد داریم شمارا با مزایای برند سازی شخصی و فرآیند ایجاد برند شخصی آشنا نماییم. هنگامیکه فرد یک برند را کشف و ایجاد کرده و آن را پرورش دهد، منافع بسیاری به دست خواهد آورد. مثل:
برند سازی شخصی درباره تأثیرگذاری است، یعنی قدرت تأثیرگذاری بر تصمیمات، خریدها یا گرایش دیگران. برخی دیگر از منافع متمایز یک برند شخصی عالی به شرح زیر میباشد:
هنگام اندیشیدن در مورد یک پروژه یا فرصت که در آن فرد یکی از بیشمار داوطلبان است، نام فرد یکی از نخستین نامهایی است که به ذهن میرسد.
داشتن موقعیتی بهعنوان یک متخصص در یک قلمرو، به معنی احتمال بیشتر برای باور و اجرای بیانیهها و تصمیمات میباشد.
یک برند شخصی قدرتمند افراد را تشویق میکند که فرد را در رأس قرار دهند.
اعتبار میتواند ناشی از دستاوردها، جایگاه دانش یا حتی سبک شخصی باشد. اعتبار به اعمال فرد وزن بیشتری داده و در معرض دید بودن او را افزایش میدهد.
این مورد یکی از قدرتمندترین نیروهای برند سازی شخصی است، توانایی ایجاد ” هاله” شخصی که افراد درست را جذب میکند.
اضافه کردن ارزش درک شده به آنچه فرد میفروشد: یک برند شخصی که صداقت، دانش و هوش را منتقل کند، فروش را افزایش خواهد داد چراکه مشتری درک میکند که ارتباط با شخص، ارزش را افزایش میدهد.
شناخت تنها در مورد خود نیست بلکه بااعتبار و فرصتها نیز در ارتباط است. پنهان کردن برندهای شخصی بزرگ مشکل است و اگر نشان فرد بر روی یک پروژه یا محصول باشد، افراد آن را خواهند شناخت.
یک برند شخصی میتواند فرد را بهعنوان بخشی از یک روش یا فناوری جذاب در کسبوکار قرار دهد.
با ترکیب برخی یا همه منافع گفتهشده، یک برند شخصی میتواند موجب ترفیع فرد، افزایش فروش خدمات، یا افزایش ادراک از تخصص او شود بهطوریکه فرد بتواند پاداش بیشتری تقاضا کند.
در این قسمت، هشت معیار که فرد میتواند برند شخصی خود را در حین تکامل در مقایسه با آنها بسنجد را مطرح میکنیم. درواقع این قوانین استانداردهایی هستند که باید در هنگام ایجاد برند شخصی موردتوجه قرارگرفته و برای بررسی پیشرفت آن در طول زمان مورد استفاده قرار بگیرند.
این 8 قانون عبارتاند از:
اگر فرد بخواهد برای همه افراد تداعیکننده همهچیز باشد، نتیجه این میشود که برای هیچیک از آنها هیچچیز نخواهد بود. تخصص مفهومی بسیار مهم در بازاریابی شخصی میباشد که به معنای انتخاب یک بخش محدود از میان همه مخاطبان و سپس رساندن پیامی مشخص به آنها است.
برای داشتن یک برند شخصی خوب، فر بهعنوان یکی از مطلعترین، برجستهترین یا ماهرترین افراد درزمینهٔ خود در نظر گرفته شود.
برند شخصی باید پیرامون ویژگیهای شخصیتی فرد در تمامی ابعاد حتی شامل خطاها، ساخته شود.
هنگامیکه فرد برند شخصی خود را ایجاد کرد، باید آن را به شیوهای منحصربهفرد بیان کند. برای تأثیرگذاری قدرتمند، فرد باید خود را به شیوهای متفاوت از دیگر افرادی که در همان حوزه هستند، بیان کند. بیان خود به شیوهای متفاوت از دیگر افرادی که در همان حوزه هستند، بیان کند. بیان خود به شیوهای متمایز تنها روشی است که توسط آن برند شخصی در ذهن افراد نقش میبندد.
برندهای شخصی باید بهطور سازگار و مکرر دیده شوند، تا زمانی که برند شخصی فرد شناخته شود، مشهود بودن مهمتر از تواناییهای او است.
رفتار فرد در خفا باید با برند عمومی او تطابق داشته باشد. وحدت درباره هدایت زندگی شخصی مطابق باشخصیت عمومی او میباشد.
هنگامیکه برند شخصی ایجاد شد، باید به آن زمان داده شود تا رشد کند، باید به آن وفادار ماند و هوسهای زودگذر را نادیده گرفت. هیچ راه میان بری برای دستیابی به برند شخصی وجود ندارد، آن برندهایی که یکشبه به نظر میرسند حاصل سالهای زیاد پشتکار داشتن است.
هرچه که فرد بیشتر بهعنوان فردی خوشنیت یا مجسم کننده آرمانهای ارزشی در نظر گرفته شود، برند او نفوذ بیشتری خواهد داشت. برند شخصی میتواند برای دارنده خود، موفقیت به ارمغان آورد اما این امر باید بهعنوان نتیجه فرعی در نظر گرفته شود.
در این قسمت شما باید ویژگیهای فیزیکی خویش را توصیف کنید. اینکه شما خود را چگونه میبیند و دیگران شمارا چگونه میبینند. ازنظر فیزیکی چه چیز در مورد شما متمایز است که شمارا از دیگران متفاوت میسازد.
توضیح اینکه مردم در معاشرت با شما چه احساسی دارند.
چه ارزشهایی بیشترین اهمیت را برای شما دارند. آنچه شمارا عزیزترین و باارزشترین نگه میدارد، اصولی که بیشتر از دیگران به آنها اعتقاددارید، نام ببرید. این ارزشها در طی تربیت و تجارب زندگی شکل میگیرند و شما در طی آنها ازآنچه بهعنوان درست و غلط در جهان میبینید، بیشتر آگاه میشوید.
این شما در چه مواردی خوب عمل میکنید و در زندگی شخصی یا کاریتان چهکاری انجام دادهاید که میتوانید به آن استناد کنید.
اینکه شما از چه چیزهایی صحبت کرده و آنها را انجام میدهید. آیا رفتارهای شما پایدار است. به موقعیتهای خاص چگونه واکنش نشان میدهید؟
ویژگیهای شخصیتی شما چیست و خود شما و دیگران، شمارا چگونه توصیف میکنند.
برند افراد نیازمند جای گرفتن در ذهن مصرفکنندگان (دیگران) است. جایگاهیابی برند تلاشهای ارتباطات بازاریابی است که بهطور فعالانه در ارتباط با هویت برند فرد و برای بازار هدف مشخصی انجام میشود. برند سازی شخصی بر محور ترویج خود است. افراد جایگاهیابی برند را برای برجسته ساختن ویژگیهای مثبت خود که برای مخاطبان بازار هدف ارزشمند است، و بهطور همزمان برای متمایز ساختن خود از دیگر افراد در بازار به کار میگیرند.
در مورد برند سازی شخصی، جایگاهیابی برند از طریق معرفی خود اتفاق میافتد. بنا به دیدگاه نمایشپردازی، عملکرد بازیگر ترکیبی از آثار مصنوعی، رفتارهای غیرکلامی، و تاکتیکهای کلامی است که توسط انگیزههای تعاملی او تحت تأثیر قرار میگیرند.
مجموعهای از فعالیتهای مرتبط با نگارش شرح زندگی شخصی خود توسط خود فرد وجود دارند و نیز ابزارهای بسیاری میتوانند برای مدیریت و کنترل اطلاعات در مورد پتانسیلهای فرد مورداستفاده قرار گیرند مانند رزومه و نامه درخواست، که شیوهای برای نمایش شواهدی از مهارتها و قابلیتهای فرد فراهم میسازد.
ظاهر به سطح بهداشت، نظافت شخصی و لباس مناسب فرد اشاره دارد. هنجارهای خاصی در مورد لباس حرفهای و سطح پاکیزگی وجود دارد که عموماً مورد انتظار است. افراد از ظاهر بهعنوان بخشی از شیوه ایجاد تصویر خود در محیط کار استفاده میکنند. ظاهر حرفهای میتواند تلاشی آگاهانه بهمنظور معرفی خود را منعکس سازد که برای تأثیرگذاری بر برداشت دیگران از فرد در محیط کار، مورداستفاده قرار میگیرد.
شیوه تعامل شامل نگرشهایی است که فرد در تلاش برای تأثیرگذاری بر دیگران برای ایجاد برداشتی خاص در مورد او، به آنها منتقل میکند. یکی از شیوههای بسیار رایج برای انتقال نگرشها، ارتباطات غیرکلامی است یعنی شیوهای ارتباطی که از واژگان گفتاری استفاده نمیکند. این شیوهها شامل اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن، حالات صورت و زبان بدن میباشد و میتواند انواع زیادی از اطلاعات را منتقل کند.
نشانههای ارتباط کلامی میتواند به دوطبقه گسترده از تاکتیکها تقسیم شود:
افراد از تاکتیکهای مدعی برای ایجاد تصویری استفاده میکنند که قابلیتهای موردنظر را ترویج میکند، درحالیکه تاکتیکهای دفاعی بهمنظور حفاظت یا اصلاح تصویر فرد مورداستفاده قرار میگیرند (بهانهها، توجیه ها، و عذرخواهی ها).